سلام..خوبین؟..خوشین؟..سلامتین؟
چون زیاد وقت برای نوشتن ندارم، بی پرده میرم سر اصل مطلب ( حالا انگار مجلس خاستگاری. هه هه )
طرفِ حرفِ من با آ دمای مغرور.. آقا درسته میگن به پشتیبانی از بابا و ننه خوبه جلو بری
اما هی آقا باید بهت یادآوری کنم که تو این مسیر دیگه مَنم مَنم نباید بکنی..
حالا آمده دو جمله حرف بزنه، ده تا از کلمه هاش بوی غرور و تکبر میدن
میگم بابا این آدم، یه شخص نرمال نیس..بهم جواب میدن: چی میگی، بابا قیافشو نگاه کن چه مظلوم..ببین این که همیشه میگه روزه هستم..
آخه عمو جون من، مگه ...
آخه عمو جون من، مگه آدم و نرمال بودن به نماز خوندن و روزه گرفتن.. مگه هر جور خودشو بهت نشون داد، دیگه همونیه که تو دیدیش؟!..
نه جونم این طوریا نیس، هر شخصی می تونه چندین رو و برخورد داشته باشه.. با شما یه طور، با من یه طور، تو بسیج یه طور، و غیره
حالا اینا به کنار، از یه عادت این افراد که حالم بهم میخوره اینه که همش دوس دارن از کار بیقه سر در بیارن..
اصلا اینم به کنار، گیریم که از کنجکاوی باشه.. اما یکی نیس بهش بگه مَرد حسابی حالا که به مُراد دلت از هر طریقی رسیدی، دیگه چرا به گوش دیگری می رسونی؟!!
خب لیاقت نداری تو جلسه باشه، نیا، چه اسراری هست که باشی
خب به شما چه ارتباطی داره که در جلسه بعدی ما چی گذشته و چی خوب بوده یا بد؟
خب حرفی از من نتونستی کف بری، دیگه چرا رفتی پیش یکی دیگه حرف بیخودی زدی؟هــان؟
مثلا میخوای چی رو نشون بدی؟.. می خوای بگی کارت خیلی درسته؟.. میخوای خودی نشون بدی که از همه چی با خبری؟.. میخوای بگی چون بابات مسئول فلان مکان و بخش دانشگاهه، با هر پارتی و حرفی که شده خودتو شناخته شده نشون بدی؟؟..
نه عزیز، نمیشه این طوری، خودت باید جلو بری، روی پای خودت، درست و رو راست.. نه اینکه از یه جایی کِش بری و با حرفای صد من یه غاز خودت قاطی کنی و به گوش بالا دستی برسونی..
یه بار نشد بیایم دو کلام حرف بزنیم و دعوامون نشه، بس که از این اخلاق و غرورت بدم میاد..
یعنی دلم میخواد یه کشیده نصیبت کنم، اما نه حیف از دستم که درد بگیره ..
آخه نمیگی شاید این کارت باعث بدنامی و بی آبرویی یکی دیگه بشه؟؟
نمیگی بخاطر این چرت و پرت های تو ممکن یکی دیگه بازخواست بشه و از سِمَتش بیفته؟؟!!
وای به احوالتون با این حق ناس هایی که گردنتون آمده...
به قول آقا قدرت تو سریال باغ سرهتگ: " تو که درست بشو نیستی، اما من آدمت می کنم"
92/12/9